الوقت- با وجود تلاشهای دیپلماتیک، درگیریها میان گروه تحریرالشام و جامعه دروزیهای سوریه همچنان ادامه دارد و گفتوگوها و میانجیگریهای محلی تاکنون موفق به برقراری آتشبس دائمی نشدهاند و هر از گاهی درگیریهای پراکنده و خشونتآمیز بین دو طرف شکل میگیرد. هر چند درگیریها بین تحریرالشام و دروزیها برای مدتی فروکش کرده بود اما از هفته گذشته بار دیگر درگیریهای خونین بین دو طرف آغاز شده است.
دیدهبان حقوق بشر سوریه گزارش داد که در پی درگیریهای اخیر میان نیروهای وابسته به وزارتخانههای دفاع و کشور سوریه و گروههای همپیمان آنان با گروههای مسلح دروزی، دستکم ۱۰۱ نفر کشته شدهاند. درگیریهای اخیر در پی انتشار یک فایل صوتی در شبکههای اجتماعی رخ داد که حاوی توهینهایی به پیامبر اسلام (ص) بود و به یکی از افراد مطرح از طایفه دروزی نسبت داده شد و این امر باعث تشدید خشم عمومی شد.
با تشدید درگیریها در یک تحول مهم، شورای نظامی سویدا تهدید کرد که دمشق را از دست تروریستها آزاد خواهد کرد. شورای نظامی سویدا همچنین از فعال شدن «تیپ گارد مرزی» در واکنش به آنچه تهدیدات پیش روی منطقه توصیف کرد، خبر داد. حتی رهبران دروزی به تحریر الشام مهلت دادند تا حملات خود به مناطق اشرفیه، صحنایا و جرمانا را متوقف کنند و تهدید کردند که اگر خواستههای دروزیها در مهلت تعیینشده برآورده نشود، از طرفهای منطقهای درخواست حمایت نظامی خواهد کرد.
برخلاف ادعای مقامات دمشق که دروزیها را مقصر اصلی این درگیریها معرفی میکنند، مسبب این بحران آفرینی خود تروریستهای وابسته به تحریرالشام هستند که از زمان قدرت گیری در دمشق، به انحای مختلف سعی کردهاند اقلیتهای دینی را سرکوب کنند. برخی منابع گزارش دادند که دو گروه وابسته به تحریرالشام اخیرا در مناطق دروزی نشین نفوذ کرده و با اقدامات خودسرانه جرقه درگیریها را کلید زدهاند تا دروزیها را متهم به ناامن سازی در سوریه کنند.
در این رابطه، نیکولای سوخوف، محقق برجسته مرکز مطالعات خاورمیانه در آکادمی علوم روسیه و رئیس سابق خانه روسیه در سوریه، در گفتگو با «خبرگزاری تاس» تأکید کرد که نیروی اصلی حملهکننده به دروزیها و پیش از آن به علویها در استانهای ساحلی سوریه، جنگجویان خارجی از جمله از افغانستان، آسیای مرکزی، قفقاز و کشورهای مغرب هستند. به گفته وی، شاهدان عینی از محل، گویشها را شنیده و منشأ آنها را تعیین کردهاند. سوخوف تأکید کرد:«این نیروی محرکه اصلی پشت قتل عامها است، زیرا آنها سوریه را طبق قوانین اسلامی غنیمت جنگی میدانند». با این حال، احمد الشرع با ادعای مقابله با ناامنیهای ایجاد شده توسط دروزیها، نیروهای خود را به سمت جرمانا اعزام کرده تا نشان دهد که برقراری امنیت در سوریه در اولویت دولت او قرار دارد.
دروزیها به طور کلی در مناطق کوهستانی زندگی میکنند و امروزه غالباً در مناطقی از سوریه، لبنان و فلسطین ساکنند و هر کدام رهبری مستقل دارند. در سوریه نزدیک به ۷۰۰ هزار دروزی وجود دارد که در استانهای سویدا و اطراف دمشق زندگی میکنند. دروزیها دارای واحدهای خوددفاعی هستند که از سه تیپ تشکیل شده و در هر روستا و محله سازماندهی شدهاند. آنها این ظرفیت را دارند که در برابر مداخله احتمالی هیئت تحریرالشام مقاومت کنند. آنها هرگز تسلیم هیچ نیرویی نشدهاند و خواستهاند به صورت خودگردان زندگی کنند.
اهداف دمشق از درگیری با دروزیها
ابومحمد الجولانی که پایههای قدرت خود را لرزان میبیند به دنبال تثبیت سلطه حکومت جدید بر تمام جغرافیای سوریه است و از اینرو حضور اقلیتهای دینی مستقل مانند دروزیها که خود ساختار اجتماعی-مذهبی متفاوتی دارند، میتواند بهعنوان مانعی برای این سلطه تلقی شود.
برخی از گزارشها حاکی از آن است که دروزیها خواستار خودگردانی نسبی یا حداقل حفظ هویت فرهنگی-مذهبی خود هستند، بنابراین تحریرالشام این تلاشها را تهدیدی برای اقتدار خود میبیند و سعی دارد تا گروههای قدرتمند موازی با دولت خود را از سر راه بردارد و قدرت بلامنازع سوریه باشد.
تحریرالشام با ایدئولوژی تکفیری، با گروهها و اقلیتهایی که با آن همخوانی ندارند مثل دروزیها، علویها به عنوان مانعی در مسیر یکپارچگی ایدئولوژیکی سوریه مینگرد و لذا فشار بر دروزیها میتواند بخشی از پروژه احیای سلفیگری باشد.
مناطق سکونت دروزیها به رغم کوچک بودن، شامل منابع اقتصادی، اراضی کشاورزی یا موقعیتهای استراتژیک هستند و تحریرالشام میخواهد کنترل کامل این مناطق را در اختیار بگیرد تا بخشی از مشکلات اقتصادی را رفع کند.
دولت موقت سعی دارد با جمع آوری سلاح از دست اقلیتها، انحصار آنرا در دست خود نگه دارد تا از هر گونه اقدام امنیتی علیه دولت مرکزی جلوگیری کند و اگر زمانی آشوبی در مناطق مختلف شروع شد بدون هیچگونه واکنشی از سوی گروههای مسلح محلی بتواند آنرا سرکوب کند.
بنابراین، درگیری با دروزیها نه یک هدف، بلکه یک ابزار است، ابزاری برای تحکیم سلطه، مشروعیتسازی داخلی و ارسال پیامی به رقبا مبنی بر اینکه تحریرالشام تنها نیروی منظم و دارای برنامه در سوریه است. اگر تحریرالشام بتواند سایه تهدید دروزیها را از بین ببرد، احتمال اینکه بتواند در برابر سایر اقلیتهای مذهبی و گروههای مقاومت محلی نیز دستاوردهایی را کسب کند وجود دارد که این مسئله برای تحکیم پایههای دولت الجولانی ضروری است.
فرصت تجزیهطلبی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی
تنشافزایی تحریرالشام با جامعه دروزیها، گرچه در ظاهر یک نزاع مذهبی یا امنیتی محلی است، اما در سطح کلان میتواند زمینهساز اجرای سناریوهای قدیمی تجزیه سوریه باشد، سناریوهایی که در راستای منافع راهبردی رژیم صهیونیستی در منطقه تعریف شدهاند.
رژیم صهیونیستی در ماههای اخیر در راستای پیشبرد اهداف توسعهطلبانه خود، از دروزیها حمایت کرده است و روز جمعه نیز ارتش صهیونیستی به نزدیکی کاخ ریاست جمهوری سوریه حمله کرد و آنرا به عنوان هشدار جدی برای الجولانی اعلام کرد که تلآویو در دفاع از دروزیها کوتاه نمیآید.
رژیم صهیونیستی طی دهههای گذشته بارها از بیثباتی در کشورهای همسایه برای تحقق اهداف امنیتی خود استفاده کرده است و درگیریها در مناطق دروزینشین این فرصت را برای تلآویو ایجاد میکند تا بتواند نقشههای شوم خود را اجرایی کند.
از سوی دیگر، ایجاد شکاف عمیقتر میان گروههای داخلی سوریه، راه را برای حضور و نفوذ بیشتر در مناطق مرزی جنوب سوریه هموارتر میسازد. چرا که سوریه ضعیف شده، امنیت سرزمینهای اشغالی را بهتر تضمین خواهد کرد و دفاع رژیم صهیونیستی از دروزیها نیز نه از سر خیرخواهی بلکه برای تجزیه سوریه انجام میشود.
از منظر ژئوپلیتیکی، این وضعیت فرصتی بینظیر برای بازیگرانی چون ایالات متحده و رژیم صهیونیستی فراهم میآورد. تجزیه سوریه به واحدهای قومی و مذهبی همراستا با طرح "خاورمیانه جدید" است که هدف آن تضعیف کشورهای اسلامی از طریق فروپاشی ساختارهای مرکزی قدرت است.
با افزایش فشار از سوی تحریرالشام، اقلیتهای سوری که احساس طرد یا تهدید میکنند، ممکن است به سمت مطالبه خودمختاری یا حتی همکاری با قدرتهای خارجی سوق داده شوند. در این شرایط، رژیم صهیونیستی میتواند از طریق واسطهها یا ابزارهای اطلاعاتی، ارتباط خود را با این اقلیتها تقویت کرده و آنها را به جداییطلبی ترغیب کند.
در چنین شرایطی، اسرائیل و آمریکا میتوانند با حمایت از اقلیتهای تحت فشار، پروژههای تجزیهطلبانه را تقویت کنند، آنهم بدون دخالت نظامی مستقیم. به نظر میرسد اگر این روند مهار نشود، درگیری تحریرالشام و دروزیها به نقطهای برسد که نتایج آن فراتر از یک بحران محلی باشد و به یک تغییر نقشه سیاسی در سوریه منتهی گردد. درگیری بین تحریرالشام و دروزیها میتواند بهانهای برای مداخله بیشتر اسرائیل در سوریه باشد، بهویژه اگر منجر به درخواست کمک از سوی جامعه دروزی شود. این سناریو به نفع تلآویو است، زیرا هم امنیت مرزهایش را افزایش میدهد و هم نفوذ رقبای منطقهای خود را کاهش میدهد.
از طرفی، درگیری تحریرالشام با دروزیها به تلآویو اجازه میدهد تا در سطح جهانی خود را به عنوان «مدافع اقلیتها» معرفی کند و با این راهبرد میتواند حمایت غرب را برای سناریوهای مداخلهجویانه یا حتی تشکیل مناطق خودمختار در سوریه جلب کند.
درکل، تحولات سویدا همچنان شاخص مهمی از تحولات عمیقی است که در سوریه پس از جنگ در حال وقوع است. چشمانداز این درگیری، در صورت تداوم نه تنها بیثباتی بیشتر در مناطق اقلیتنشین است، بلکه راه را برای مداخلات منطقهای و بینالمللی فراهم خواهد کرد، آنهم در شرایطی که ساختار دولت سوریه همچنان شکننده است و خطر فروپاشی اجتماعی، بیش از هر زمان دیگری این کشور را تهدید میکند.